داستانی که زندگی من را تغییر داد

داستانی که زندگی من را تغییر داد

زنى به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند.
کمی بعد، زن از سرویس‌دهی ضعیف داروخانه‌ی شهر به همسایه‌ی خود اعتراض کرد. او امیدوار بود همسایه‌اش به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه، این انتقاد را به گوش او برساند.
بعد از چند روز وقتی که این زن دوباره به داروخانه رفت، صاحب آنجا با لبخند و گشاده‌رویی با او احوالپرسی کرد و گفت که چقدر از دیدنش خوشحال است و اینکه امیدوار ست از شهر آنان خوشش آمده باشد و سریع داروها راطبق نسخه به او تحویل داد.
زن بلافاصله رفتار عجیب و باورنکردنی او را با دوستش در میان گذاشت.
زن گفت: « فکر می‌کنم تو به او بابت سرویس‌دهی ضعیفش تذکر داده‌ای»
همسایه گفت: « نه. برعکس، به او گفتم که تو چقدر از عملکرد مثبت او راضی هستی و معتقدی که چقدر خوب می‌تواند تنها داروخانه‌ی این شهر را اداره کند.
به او گفتم که داروخانه‌ی او بهترین داروخانه‌ای هست که تو تا به حال دیده‌ای.»
زن همسایه می‌دانست که افراد به احترام، پاسخی مثبت می دهند.
در حقیقت اگر با دیگران محترمانه رفتار کنید
تقریباً هر کاری که از دستشان بربیاد، برایتان انجام خواهند داد.
این رفتار به آنها نشان می‌دهد که احساساتشان مهم، علایق‌شان محترم و نظراتشان با ارزش است.

مطالب مرتبط :   حکایت کره خری از مادرش پرسید

از این داستان چه چیزی یاد گرفتی؟

نوشتهٔ پیشین
داستان سریع‌‌ترین روش رسیدن به هدف
نوشتهٔ بعدی
داستان مار سمی و شب حجله

محتوای مرتبط

داستان تهیدست از برخی نعمت های دنیا و

داستان تهیدست از برخی نعمت های دنیا و

داستان به در هر خانه‌ای بزنی

داستان به در هر خانه‌ای بزنی

داستان فوق العاده زیبا یازده سپتامبر

داستان فوق العاده زیبا یازده سپتامبر

نمونه کارهایی از خدمات پرستار سلام

امور منزل شهرک گلستان

امور منزل شهرک گلستان

امو منزل وآشپزی برای 4نفر

امو منزل وآشپزی برای 4نفر

امور منزل و آشپزی برای 3 نفر ، فرمانیه

امور منزل و آشپزی برای 3 نفر ، فرمانیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

keyboard_arrow_up
همین الان تماس بگیرید!