طبق گزارش جدید انجمن قلب آمریکا، کودکان و نوجوانان باید کمتر از ۶ قاشق چایخوری در روز مواد قندی افزودنی استفاه کنند.
حد مجاز مصرف روزانه مواد قندی برای کودکان تعیین شد
دکتر میریام وس، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می گوید: «توصیه ما به همه کودکان بین ۲ تا ۱۸ سال این است که باید کمتر از ۶ قاشق چایخوری مواد قندی افزودنی در روز مصرف کنند.»
مواد قندی افزودنی شامل هر نوع قند از جمله ساکارز، فروکتوز و عسل است که در فرآوری و تهیه غذاها و نوشیدنی ها مورد استفاده قرار می گیرند، بر سر میز غذا وجود دارند یا به طور جداگانه مصرف می شوند.
در این بیانیه همچنین آمده است: کودکان کوچک تر از ۲ سال نباید به هیچ وجه غذاها یا نوشیدنی های دارای مواد قندی افزودنی را مصرف کنند. بعلاوه کودکان و نوجوانان ۲ تا ۱۸ سال نباید در هفته بیشتر از حدود ۲۲۷ گرم نوشیدنی های شیرین قندی مصرف کنند.
مصرف منظم خوراکی ها و نوشیدنی های مملو از مواد قندی می تواند منجر به فشارخون بالا، چاقی و دیابت شود که در نهایت موجب افزایش ریسک بیماری قلبی می شود.
به گفته وس، «کودکانی که غذاهای مملو از مواد قندی افزودنی می خورند کمتر تمایل به خوردن غذاهای سالم نظیر میوه، سبزیجات، غلات کامل سبوس دار و محصولات لبنی کم چرب دارند.»
شايد تصور كنيد كه صرفا داشتن IQ بالا ميتواند فرزندتان را بيمه كند و از او فردي موفق در زندگي بسازد،
تقويت هوش هيجاني به موازات هوش عقلاني
اما اين روزها روانشناسان از مفهومي ديگر در حوزه هوش و ذكاوت نوزادان صحبت ميكنند كه از آن با نام هوش هيجاني يا EQ ياد ميكنند كه در حقيقت توانايي هدايت هيجانات شخصي در موقعيتهاي اجتماعي است كه ميبايست كودك به مرور آن را بياموزد.
هوش هيجاني قابل يادگيري است و سطح آن در طول زندگي ميتواند افزايش يابد. يكي از راههاي بالا بردن هوش هيجاني فراهم كردن محيطي شاد براي كودك است. هر چه كودك در خانوادهاي آرام و بدون استرس زندگي را سپري كند از هوش هيجاني بالاتري برخوردار است.
همچنين يكي ديگر از راهكارهاي مفيد در اين زمينه، ايجاد شرايطي براي بالا بردن حس مسووليتپذيري در كودك است كه ميتواند در افزايش EQ موثر باشد. كودك بايد بياموزد كه در هر سني ميبايست مسووليت رفتارهاي خوب يا بد خود را به عهده بگيرد و به عنوان مثال اگر مرتكب فعلي غلط شد والدين نبايد مسووليت آن را از سر دلسوزي به عهده بگيرند.
افزايش هوش هيجاني از يك تعامل احساسي خوب بين والدين با كودك آغاز ميشود. درك احساسات فرزند و ايجاد الگوي مناسب براي بيان احساسات او ميتواند به كودك كمك كند كه از نظر هوش هيجاني در سطح بالاتري قرار بگيرد. براي مثال در سندرم ترس، كودك را ترسو خطاب نكنيد بلكه به او بگوييد كه احساس ترس ميكني.