همدلی از مهارت های مهمی است که در رابطه خود با دیگران بسیار به ما کمک می کند. آیا می دانید چگونه می توانید این مهارت را در کودکان خود به وجود بیاورید؟
۱۲ روش آموزش مهارت همدلی به کودکان
“همدلی” چیست و چرا اهمیت دارد؟ “همدلی” به معنی آگاهی داشتن از دیدگاههای دیگران و واکنش احساسی به آن است. این حالت به ثبات احساسی، انعطافپذیری، توانایی غلبه بر سختیها، ارتباطات اجتماعی، و خوشنودی کمک میکند. همدلی مهارتی است که مطمئناً ارزش آن را دارد که در کودکانمان نهادینهاش کنیم. اما چگونه این کار را انجام دهیم؟
همیشه کودکانتان را از لحاظ جسمی و عاطفی حمایت کنید.
تحقیقات نشان داده است که هرچه کودک روابط مستحکم تری داشته باشد، احتمال اینکه برای کودکانی دیگر در هنگام پریشانی همدردی کند، بیشتر است.
به کودکتان به شکل جسمانی محبت کنید.
تحقیقات نشان میدهند افرادی که تجربه در آغوش کشیده شدن، نوازش، و دیگر تماسهای فیزیکی را داشتهاند، سطح اکسی توسین آنها افزایش مییابد. محققان بر این باورند که این امر به درک و ارتباط با تجربیات دیگر افراد کمک میکند.
به خاطر داشته باشید که کودکتان شخصیت و ذهنی مستقل دارد.
این به شما اجازه میدهد که درباره دیدگاهها و احساسات منحصربهفرد کودکتان بدون هیچ پیشفرض یا پیشبینی صحبت کنید. این کار همچنین به القای این عقیده در کودک کمک میکند که قبول کردن اهداف، آرزوها، باورها، احساسات، و افکار منحصربهفرد دیگران اشکالی ندارد.
با کودکتان نقش بازی کنید.
در یک تحقیق، از کودکان خواسته شد که مشکلاتی که سالمندان با آنها روبه رو هستند را اجرا کنند ( مانند استفاده از عینک، دستکش، …)، و در نهایت آنها احساس همدلی بیشتری به سالمندان پیدا کردند. بعضی اوقات اینکه از کودک بپرسید “اگر… شود چه احساسی خواهی داشت” به اندازه نقش بازی کردن و قرار گرفتن در موقعیت موثر نخواهد بود.
درباره دیدگاه دیگران با او صحبت کنید.
از کودکتان بپرسید که به نظر او، افراد و شخصیتها در موقعیتهای خاص چه احساسی دارند. از زندگی واقعی، مجلات و فیلمها برای این کار استفاده کنید.
شخصیتها چه احساسی دارند و چرا؟ چه تجربیات ویژه و سازندهای داشتهاند که باعث شده است که آنها اینگونه احساسی داشته باشند؟ یک مطالعه نشان داد که کودکانی که درباره احساسات شخصیتهای کتابها صحبت میکنند، از کودکانی که فقط کتابها را میخوانند و نقاشی میکشند، میل بیشتری به همدردی دارند.
با کودکتان همدردی کنید و به او بیاموزید که احساسات منفی خود را برطرف کند.
مطالعات نشان میدهد که کودکانی که والدینشان همیشه، و نه فقط زمانی که ناراحت هستند، با آنها همدردی کرده و آنها را راهنمایی میکنند، احساس همدردی بیشتری با دیگران دارند.
عمداً به این حقیقت زیر اشارهکنید
هنگامی که شخصی با ناراحتی شخصی دیگر مواجه میشود، درحالیکه خودش آرام است، برای آن شخص آرام سخت است که شرایط شخص ناراحت را به دستی درک کند. هنگامی که کودکتان واقعاً از چیزی ناراحت است، از این موقعیت استفاده کنید و شرایط را برایش توضیح دهید. به طور خلاصه، زمانی که احساسات در حال قلیان است، ضربه خود را بزنید.
همدردی خود با افراد دیگر را در مقابل کودکتان نشان دهید.
اشاره کردن به درک شما از دیدگاه دیگران و همدردی با آنها باعث میشود آنها نیز این رفتار را بیاموزند. کتاب، فیلم، و زندگی، همگی میتوانند موقعیتهایی را به وجود بیاورند که شما بتوانید همدردی خود را نشان دهید.
درباره تأثیر احساسات کودکتان بر رفتارش صحبت کنید.
ارتباط بین موقعیتهایی که کودکتان از نمرهی پایینی که گرفته بود احساس خوبی نداشت و دو ساعت بعد برادر کوچکش را احمق صدا زد، به او نشان دهید.
به اشتراکات کودکتان با دیگران اشارهکنید.
تحقیقات نشان میدهد که کودکان، با کودکان دیگری که بیشتر به آنها شبیه هستند، میل به همدردی بیشتری دارند. اگر کودکتان به خاطر سروصدای برادرش عصبانی است، به او بگویید وقتی او نیز سه ساله بود، دوست داشت صدای ماشینها را تقلید کند.
به کودکتان دلایل فرا اجتماعی قوانین را توضیح دهید، به جای اینکه فقط تهدید به تنبیه کنید.
به او یاد بدهید که زدنِ دیگران کار خوبی نیست، چون باعث میشود بقیه دردشان بیاید. به او درباره آثار دزدیدن چیزی بر دیگران توضیح دهید نه اینکه به او بگویید دزدها به زندان می روند.
به کودکتان ارزیابی موقعیت را یاد دهید
به کودکتان بیاموزید که رفتارهای دیگران دلایلی دارد که بستگی به نیازهای عاطفی و جسمانی و موقعیتهای خاص آنها دارد. پیش از اینکه کودکتان به شکایتش از اینکه معلمش بدون هیچ دلیلی بر سرش فریاد زده ادامه دهد، برایش توضیح دهید که شاید رفتار معلمش متأثر از رفتار بچههای شیطانی بوده که با آنها در ارتباط بوده است.