نتایج یک تحقیق علمی نشان میدهد، اختلاف در میزان هوش، فرزندان خانوادههای فقیر را از فرزندان خانوادههای مرفه متمایز میسازد.
رابطه هوش فرزندان و ثروت خانوادهها
این کشف میتواند منجر به شناسائی شیوههائی برای بهبود فرآیند یادگیری در کودکانی باشد که در خانوادههای محروم بسر میبرند و از دایره فعالیت کمتری برخوردارند.
نتیجه حاصل از انجام تستهای هوش و همینطور امتحانات برگزارشده در مدارس نشان میدهد که کودکانی که خانوادههای آنها درآمد بیشتری داشته و از تحصیلات بالاتری نیز برخوردار هستند، درمقایسه با کودکان هم سن و سال خود که از مزایای کمتری برخوردارند، عملکرد بهتری داشتهاند.
شاید دلیل چنین اختلافی دسترسی آسانتر و بهتر کودکان دسته اول به کتاب و اسباب بازیهای آموزشی و همینطور دور بودن نسبی محیط زندگی آنها از تنشها و فشارهای عصبی باشد.
مارک کیشیاما در دانشگاه کالیفرنیا برکلی و همکارانش بمنظور کشف پایه و اساس عصبی برای اختلاف موجود، دست به ردیابی فعالیتهای مغزی در گروهی از کودکان بین ۷ تا ۱۳ سال زدند. در این آزمایش از کودکان خواسته شده بود اشکال بعضی از اشیاء که استفاده زیادی ندارند را شناسائی کنند. تقریبا عملکرد همه کودکان خوب بود،
اما کودکانی که به خانوادههائی با موقعیت اجتماعی و اقتصادی پائین تعلق داشتند فعالیت کمتری را در قسمت کورتکس پیش مغزی نشان دادند. این قسمت از مغز میزان توجه و تمرکز شخص را کنترل می کند و به منابع اطلاعاتی مغز اختصاص دارد.
کیشیاما اظهار میدارد که کاهش موجود در فعالیت میتواند پایه و اساس عملکرد ضعیف کودکان بهنگام انجام کارهای مشکلتری که نیاز به فهم و ادراک بیشتری دارند را تشکیل دهد.
او توصیه می کند برای تقویت و فعال شدن این بخش از مغز در کودکان باید انجام بعضی از کارها را به آنها واگذار کرد. بررسیهای انجام شده در قالب ام.آر.آی هیچگونه تفاوت ساختاری را مابین این دو گروه نشان نمیدهد و گویای این واقعیت است که چنین تفاوتی نمیتواند دائمی و پایدار باشد.