اختلال دوقطبی یک شرایط سلامت ذهنی است که معمولا توسط دورههای حملات شیدایی و افسردگی شناخته میشود. تغییرات غیر طبیعی در حالات روحی میتواند توانایی فرد در انجام کارهای عادی و روزمره را با اختلال مواجه کند. در اختلال دو قطبی، افراد ممکن است حالت بیش از حد سرخوش یاتحریک پذیر را داشته باشند یا اینکه از حالت افسردگی رنج ببرند. این اختلال بیشتر از همه بزرگسالان جوان را هدف قرار میدهد اما تعداد کودکانی که مبتلا به این اختلال هستند نیز زیاد است. ابتلا به این اختلال در بیشتر افراد از سنین زیر ۲۵ سال آغاز میشود. این شرایط حدود ۵.۷ میلیون نفر از بزرگسالان یا ۲.۶ درصد از جمعیت افراد بزرگسال در ایالت متحده آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است. حدود ۸۰ درصد از این افراد در گروه حاد طبقه بندی شده اند.
نشانهها:
دوره جنون یا شیدایی در اختلال دوقطبی شامل سرخوشی یا تحریک پذیری، پرواز ایدهها( افکار ناپایدار، صحبت کردن سریع، تغییر از یک موضوع به موضوع دیگر)، افزایش انرژی، کمبود نیاز به خواب و بیش فعالی است. در طول دوره شیدایی، افراد ممکن است به سادگی ناراحت شوند، به سرعت حرف بزنند، به صورت غیر منطقی در پروژههای مختلف شرکت کنند، اعتقادات و عقاید غیر قابل باور و غیر واقعی داشته باشند، در فعالیتهای پرخطر همچون قمار، سوء مصرف مواد مخدر شرکت کنند یا فعالیتهای پر خطر جنسی را داشته باشند.
متوسط طول اولین دوره شیدایی تقریبا سه ماه است. دوره شیدایی یا جنون را میتوان بر اساس شدت به دورههای متفاوتی تقسیم کرد. بر خلاف افسردگی معمولی، دوره افسردگی در اختلال دوقطبی اغلب حاد خواهد بود و میتواند در طول چند هفته رخ دهد بدون اینکه فاکتورهای قابل توجهی داشته باشد. گذشته از حالت افسردگی، دوره افسردگی ممکن است به همراه مشکلات خواب، بی تفاوتی یا اضطراب، از دست دادن انرژی ، افکار مرتبط با خودکشی باشد.
تشخیص و بررسی:
معمولا یک روانپزشک میتواند فردی که مبتلا به اختلال دوقطبی است را شناسایی کند اما پزشکان دیگر نیز میتوانند این نوع اختلال را تشخیص دهند به شرطی که آموزشهای لازم را دیده باشند.اختلال دوقطبی توسط راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) به چند زیرگروه مختلف تقسیم میشود. بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع I ،معمولا حداقل از یک دوره شیدایی و یک دوره افسردگی رنج میبرند و این تغییر حالت میتواند به اندازه کافی حاد باشد تا مشکلاتی در مدرسه، سرکار و روابط ایجاد نماید. اختلال دوقطبی نوع II ، نسبت به نوع اول زیاد حاد نیست. افرادی که از این نوع اختلال رنج میبرند معمولا دوره نیمه شیدایی یا شیدایی خفیف را تجربه میکنند که نسبت به حالت شیدایی کامل خفیفتر است. این افراد همچنین حداقل یک دوره افسردگی بزرگ و اساسی دارند. برای این افراد، دوره افسردگی معمولا بیشتر از دوره نیمه شیدایی یا شیدایی خفیف طول میکشد و میتواند تاثیرات اندک و خفیفی بر روی برنامههای روزانه فرد داشته باشد.
بخشی از فرایند تشخیص معمولا بر اساس سابقه خانوادگی و روانی فرد خواهد بود. باید به این نکته توجه داشته باشید که افراد در دورههای افسردگی بیشتر از سایر دورهها به دنبال کمک میروند. به همین خاطر پزشکان بر این باورند که ورودی و توصیف نشانهها از طرف خانواده و دوستان میتواند تصویر دقیق تری از شرایط بیمار حاصل کند و از بروز تشخیص اشتباه بکاهد.
درمان و استفاده از دارو:
در حال حاضر پزشکان اختلال دوقطبی را به عنوان یک بیماری مادام العمر و بدون درمان در نظر میگیرند. با اینحال، درمانهای دارویی و سایر روشهای درمانی ممکن است برای کمک به تسکین حالتهای فرد و نشانههای مرتبط با آن مورد استفاده قرار گیرد. در برخی از موارد نیز این درمانها برای مدیریت اختلال دوقطبی در طولانی مدت استفاده میشود. اختلال دوقطبی معمولا با تثبیت کنندههای حالات روحی درمان میشود اما علاوه بر این موارد، شما میتوانید از جلسات روانشناسی نیز استفاده کنید، بیمار را در جامعه درگیر کنید، نحوه مدیریت شرایط را به خانوادههای آنها بیاموزید. تثبیت کنندههای حالت روحی مانند لیتیوم و والپروات برای پیشگیری از بالا و پایین شدن شدید حالات استفاده میشود. عوارض جانبی محتمل در درمان لیتیوم، پایین آمدن سطح تیروئید است که میتواند به افزایش وزن در برخی از افراد منجر شود.سایر داروهایی که ممکن است برای درمان نشانههای خاص به کار رود شامل داروهای ضدافسردگی، داروهای ضد تشنج و داروهای ضد روان پریشی است. داروهای ضد تشنج مانند اسید والپروئیک ،داروی گاباپنتین (Neurontin)، توپیرامات و لاموتریژین (LAMICTAL) نیز به عنوان تثبیت کننده خلق و خوی به کار میرود. با اینحال مطالعات انجام شده در سال ۲۰۱۰ نشان میدهد که افزایش رفتارهای پرخطری همچون تصمیم به خودکشی در میان بیمارانی که از داروهای مرتبط با تشنج استفاده کرده بودند افزایش مییابد. به همین خاطر بهتر است تغییرات رفتاری در اینگونه بیماران بررسی شود.
درمان با شوک الکتریکی یا شوک درمانی نیز برای درمان برخی از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی استفاده میشود. این نوع درمان معمولا برای افرادی که دارای حالت روان پریشی یا جنون هستند بسیار مناسب است. همچنین شوک درمانی در بیمارانی که آشفتگی زیادی دارند و نشانههای خودکشی در آنها دیده میشود نیز مورد استفاده قرار میگیرد. درمان با شوک الکتریکی شامل استفاده از یک محرک الکتریکی کوچک است که از طریق پوست سر اعمال میشود. اگرچه این درمان به طور کلی موثر است اما نگرانیهایی در مورد اثرات طولانی مدت بر حافظه نیز وجود دارد.