در بحبوحهی شایعاتی که دربارهی تائید داروی فلیبانسرین که اصطلاحا داروی تاخیری زنان است، وجود داشت، تقریبا جزئیات بسیاری دربارهی عوارض جانبی این دارو ارائه شد. توصیه شد، زنانی که از این قرصها مصرف میکنند الکل ننوشند، هیچگونه الکلی ننوشند. با این وجود، تاثیر تقابلی فلیبانسرین و الکل بر روی …. صبر کنید، صبر کنید، ۲۳ مرد و ۲ زن مورد مطالعه قرار گرفت!
احساس میکنم هنگامی که به این موضوع میاندیشم مغزم به طرز فجیعی از حرکت میایستد: چرا واقعا، چرا سلامت دارویی که مخصوص زنان است منحصرا باید بر روی مردان مورد آزمایش قرار گیرد!؟
شاید برخی برای اغوای دیگران بخواهند بگویند، ما آنقدرها هم با هم متفاوت نیستیم، هستیم؟ در نهایت همهی ما انسانیم. و این دقیقا همان ادعایست که محققان دههها به آن دامن زدند. دکتر جانین آستین کلایتون، از مدیران انجمن ملی سلامت زنان میگوید، بسیاری از دانشمندان بر این باورند که صرفنظر از تفاوتهای آشکار زنان و مردان در اندامهای تناسلی و هورمونها، آنها اساسا یکسانند. به همین علت مفروضات مطالعات به طور خاص مردان را هدف قرار میدهد.
دکتر گایل اندرسون، استاد داروسازی در دانشگاه واشنگتون میگوید که اکنون ما بیشتر میدانیم. در واقع علاوه بر تفاوتهای ظاهری، بدن زنان به جهات مختلف با بدن مردان متفاوت است. اول از همه، تفاوتهای ابعادی. با اجازهی شما ابتدا استنباطهای کلی را بیان میکنیم: زنان از نظر فیزیکی کوچکتر از مردان هستند، اما همواره حجم داروی تجویزی آنها یکسان است. حجم داروی یکسان در بدنی کوچکتر به معنای غلظت بالای داروست. وی در ادامه میافزاید که همین غلظت موجب پاسخهای متفاوتی میگردد.
اندرسون اذعان داشت که در مطالعهی مصرف تمام داروهای جدید که بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ از سوی سازمان غذا و داروی امریکا مورد تائید قرار گرفت، غلظت ۱۶۳ مورد از داروهای تجویزی برای مردان و زنان یکسان بود. غلظت ۱۱ مورد از آنها برای زنان و مردان تا ۴۰٪ متفاوت بود و اما حجم هیچیک از داروهای تجویزی تفاوتهای جنسیتی را مد نظر قرار نداده بود. او در ادامه میگوید، مادامی که غلظت بیشتر دارو آسیبی به سلامت فرد وارد نکند، مشکل مهمی پیش نخواهد آمد، به عنوان نمونه داروهایی مانند پنلیسیلین. اما غلظتی بیش از ۴۰٪ در سیستم بدنی، قطعا مشکلساز یا حتی سمی خواهد بود.
علاوه بر این، تفاوتهایی در روند جذب دارو وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرد. اندرسون میگوید، اکثر مسٔولیت دفع دارو از سیستم بدنی بر عهدهی کلیههاست. اما عملکرد کلیهها به مرور در زنان افت میکند؛ با افزایش سن اکثر ما به بیماریهای خفیف یا معمول کلیوی مبتلا میشویم، این دقیقا همان افت عملکرد کلیههاست. چنانچه کلیهها کاملا سالم نباشند، پس با غلظت دارویی بالا مواجه میشویم. او در ادامه میگوید که آنزیمهای کبد، که مسٔول سوخت و ساز داروها هستند، نیز بین زنان و مردان متفاوتند و اغلب منجر به غلظت دارویی در سیستم بدنی زنان میشوند.
متاسفانه، این بیشتر دانستنها منجر به عملکرد بهتر ما نشده است. در سال ۲۰۱۳، در پی هوشیارسازیهای دردناک زنان پس از مصرف داروی خوابآور، سازمان غذا و داروی امریکا اعلان نمود که زنان باید فقط نیمی از قرصهای خوابآور که حاوی زولپیدم هستند را مصرف کنند، زیرا نه تنها صبحها سرحال نیستند، بلکه کرخت و خوابآلود هستند.
در کمال تاسف، مشکل ما فقط داروهای خوابآور نیستند و البته مشکل جدیدی هم نیستند. تقریبا تا ۲۵ سال گذشته جای زنان در مطالعات بالینی خالی بود، تقریبا تا سال ۱۹۸۷ که اولین کتاب انجمن ملی سلامت به چاپ رسید و سیاستی مصرانه مبنی بر حضور زنان در تحقیقات را خواستار شد. پیش از آن زنان حتی اجازهی ورد به کارهای تحقیقاتی را نداشتند. در سال ۱۹۷۷، سازمان غذا و داروی امریکا تا جایی پیش رفت که قانونی تصویب نمود، دال بر ممنوعیت حضور زنان در پروژههای بالینی مادامی که در سنین باروری قرار داشتند.
اندرسون به شوخی میگوید، محققان همواره از بارداری یکی از اعضای گروه یا به تعویق افتادن عادت ماهیانههای لعنتی نگران بودند. در تحقیقات بالینی، تمام تلاش بر آن است که آزمودنیهای حتیالامکان مشابه باشند، زیرا تمام آنچه مورد آزمایش قرار میگیرد از جمله داروها، ابزار و مداخلات در سبک زندگی قابل توجهتر و دقیقتر میشود. محققان همواره بر این باور بودند که حضور زنان در مطالعات، نتایج آزمونها را دگرگون میکند.
دکتر فیلیس گرینبرگر، نائب رئیس انجمن سلامت زنان میگوید، همواره داروها و ابزارهای بود که برای زنانی که در طول پروژههای تحقیقاتی باردار میشدند و یا برای فرزندانشان خطرآفرین بود. اما به جای یافتن راهی برای عذرخواهی از زنانی که در طی پروژهها باردار میشدند یا روشهای ایمن برای ادامهی همکاری با آنها، دانشمندان اغلب دست آنها را از پروژهها کوتاه کرده و صرفا تصور میکردند هر آنچه دربارهی مردان کشف شود احتمالا بر روی زنان نیز کاربرد خواهد داشت.
کلایتون در وبلاگ خود مینویسد، مادامی که دانشمندان رویکردی دوجنسی را در تحقیقات بنیادی خویش در پیش گرفتند، مطالب بینابینی بسیاری دربارهی سلولها، حیوانات یا انسان، اما نه طور خاص یک زن یا یک مرد، آموختیم. همین امر شکافهایی در شناخت مفاهیم موثر بر سلامت پدید آورد. با این وجود پیشرفتهای نیز حاصل شده، که ما تصور میکنیم برای درمان بسیاری از بیماریها موثر است، اما همهی آن درمانها از دیدگاههای دوجنسی نشآت گرفته و منحصرا توسط مردان هدایت شده است.
اما شکافهایی که باید بدانها پرداخته شود، کجاست؟ اندرسون میگوید، هنوز لیستی دقیق و جامع از پاسخهای متفاوت زنان به داروها تهیه نشده؛ گر چنین لیستی وجود داشته باشد همهی ما باید یک نسخه از آن را تهیه و در قفسهی داروهای خود نگه داریم. گرینبرگر میگوید، اکنون که با جدیت شروع به تحقیق نمودهایم، تصور میکنم تفاوتهای بسیاری بین زنان و مردان وجود دارد. اما تا کنون، فقط چندین دارو مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده تاثیر آنها بر زنان متفاوت از مردان است.
شری گاواندیتی، ۵۲ ساله و متخصص امور ارتباطی رسانهها خود را از قربانیان داروهای خوابآور موسوم به آمبین میداند. او در ادامه میگوید، نه تنها پس از بیدار شدن احساس کرختی داشتم و احساس میکردم روی سطح اقیانوسها راه میروم، بلکه باعث میشد وحشتناکترین کابوسهای عمرم را ببینم. هنگامی که وقایع را با جزئیات برای پزشکش شرح داد، پزشکش سریعا در جواب به او توصیه نمود که فقط نیمی از قرص را مصرف کند. حتی پس از آن نیز شری ظرف ۱۰ دقیقه بیهوش میشد.
سازمان غذا و داروی امریکا در سال ۲۰۱۳ به زنان توصیه نمود که از دستورالعمل مصوب این سازمان پیروی کرده و مصرف داروهای معمول خوابآور همانند آمبین و زولپمیست را به نصف برسانند. زیرا نحوهی دفع دارو از سیستم بدنی زنان و مردان متفاوت و در بدن زنان بیشتر باقی میماند. بنابراین، حتی پس از ساعتها بیداری نیز زولپمین زیادی در رگهای آنها در جریان است.
آسپرین
علیالرغم این واقعیت که زنان بسیاری برای پیشگیری از بیماریهای قلبی روزانه آسپرین مصرف میکنند، اما تحقیقات حاکی از آن است که مصرف آسپرین فقط در پیشگیری از بیماریهای قلبی مردان موثر است. در واقع، تاثیر آسپرین بر قلب زنان کاملا مشابه تاثیر آن بر مردان نیست: برخی از پزشکان حتی مصرف بیشتر آسپرین را به زنانی که تا به حال چندین مرتبه دچار حملات قلبی شدهاند، توصیه میکنند. البته به نظر میرسد که مصرف آسپرین از زنان، بیشتر از مردان در برابر سکتهی قلبی محافظت میکند.
استاتینها
به گزارش نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۴، گروه کوچکی از متخصصان قلب دربارهی مصرف بیش از حد داروهای کاهش کلسترول از سوی زنان اظهار نگرانی کردهاند. اندرسون میگوید، تاثیر استاتینها نیز همانند آسپرین، فقط بر روی مردان مورد مطالعه قرار گرفته زیرا زنان در سنین بالاتر دچار بیماریهای قلبی میشوند و سن یکی دیگر از متغییرهای بیثباتی است که محققان با آن دست و پنجه نرم میکنند. دکتر باربارا رابرت مدیر مرکز قلب بیمارستان میریام معتقد است، تحقیقات اخیر حاکی از آن است که اگرچه مردان با مصرف استاتین قطعا کمتر دچار حملات قلبی و سکته میشوند، اما زنان از تاثیرات مشابهی بهرهمند نمیشوند. مصرف استاتین تاثیری بر زنان سالم ندارد و حتی تاثیر مصرف استاتین بر زنانی که مبتلا به بیماریهای قلبی هستند نیز نصف تاثیر آن بر مردان است.
داروهای بیهوشی
به هوش آمدن در طول عمل جراحی چیزی شبیه بیرون آمدن از فیلمهای ترسناک به نظر میرسد:
زنی که خود را ساندرا معرفی میکند در گزارشی که به انجمن علمی ملی اطباء بیهوشی ارائه نمود، گفت: یک دفعه متوجه شدم، که انگار یک جای کار میلنگد. از آنچه در اطرافم اتفاق میافتاد کاملا آگاه بودم، متوجه شدم که وسط عمل به هوش آمدهام اما هیچیک از عضلاتم را نمیتوانستم تکان دهم. حرفهای مبتذل جراحان را به وضوح میشنیدم و متوجه شدم که افراد زیادی در اتاق هستند و هر یک مشغول کارهای بالینی خود و سرگرم کار خودشان بودند و هیچ کدامشان متوجه فاش شدن حوادث عظیمی که از دید من پنهان نماند، نشدند. همچنان که آنها مشغول کار خود بودند و من هم آنجا دراز کشیده بودم، دیوانهوار غرق این تصورات بودم که در حال مرگ هستم یا نه و البته چه گزینههایی دیگری پیش روی من خواهد بود.
امیدوارم، هیچ یک از ما هیچگاه در چنین مخمصهی ترسناکی گیر نکند، اما احتمال آن برای زنان بیش از مردان است؛ گزارشات حاکی از آن است که زنان ۳ برابر مردان در طول عمل و مادامی که روند عمل همچنان ادامه دارد به هوش میآیند. یکی از مطالعات در این زمینه نشان داد که این امر ناشی از افت سریع داروی بیهوشی در خون زنان است.
مسکنها
گرینبرگر میگوید، به علت احتمال اعتیاد به داروهای مسکن قوی، ما حقیقتا تلاش میکنیم تا فقط میزان مورد نیاز فرد را برایش تجویز کنیم. زنان به طرز قابل توجهی بیش از مردان به داروهای شبه افیونی مانند اکسیکانتین و پرکوست پاسخ داده و بالافاصله پس از مصرف آنها التیام مییابند. این امر ناشی از سوخت و ساز این داروها در بدن زنان است، بنابراین نیاز ما ۳۰ تا ۴۰٪ کمتر از مردان است.
داروهای ضدافسرردگی
به نظر میرسد زنان نسبت به طبقهی خاصی از داروهای ضدافسردگی موسوم به مهارکنندههای انتخابی بازجذب سرتونین که توازن انتقالدهندههای عصبی را در مغز تغییر میدهند، بهتر از مردان پاسخ میدهند. این مهارکنندهها اغلب برای زنان تجویز میشود. از طرف دیگر مردان به داروی ضدافسردگی تریسایکلیک که توازن سرتونین و نوراپینفرین را در مغز تغییر میدهد، بهتر پاسخ میدهند. با این وجود اندرسون خاطر نشان میسازد که تحقیقات کافی در این زمینه و برای اثبات آن صورت نپذیرفته است.
احتمال واکنش منفی زنان به داروها بیشتر از مردان است، حتی اگر تاثیر آن دارو بر مردان یکسان باشد.
احتمال خطر واکنش منفی زنان به داروها ۱.۵ تا ۱.۷ برابر بیشتر از مردان است، خوش به حال ما، حتی اگر این واکنش منفی فقط یک جوش باشد. اما برخی از این واکنشهای منفی میتواند پای ما را به بیمارستان بکشاند. در واقع، ۱۱٪ از پذیرشهای بیمارستان ناشی از همین واکنشهای منفی زنان به داروهاست.
تعدادی از داروهای قلبی علیالرغم کشمکشهای فراوان به دلیل تاثیرات معکوسی که بر سلامت زنان داشتند، در نهایت از بازار جمع شدند. اندرسون معتقد است که یکی از عوارض جانبی وحشتناک این داروها بروز سندرم نامنظم ضربان قلب است. به طور طبیعی بین هر ضربانهای قلب زنان تاخیری بسیار کوتاه وجود دارد، این تاخیرِ زمانی، وقفهی ضربان قلب خوانده میشود. برخی از داروها این تاخیر ضربان قلبی را طولانیتر میکنند که منجر به نوع خاصی از ریتم نامنظم قلب یا وقفهی طولانی بین ضربانها میشود که در برخی موارد منجر به مرگ میگردد. اکنون سازمان غذا و داروی امریکا تمام شرکتهای سازندهی داروهای جدید را ملزم میکند تا تاثیر داروی خود را بر ضربان قلب بیازمایند. اندرسون معتقد است، بسیاری از مشکلات مرتبط با جنسیت با درک بهتر حل خواهد شد.
او در ادامه میگوید، ما پیشرفتهای بسیاری نمودهایم. ۱۰ سال قبل، متقاعد نمودن مردم مبنی بر اینکه تفاوتهای جنسیتی از اهمیت خاصی برخوردار است، بسیار مشکلتر بود. در سال ۲۰۱۴، انجمن ملی سلامت بیش از ۱۰ میلیون دلار برای کمک به تحقیقات مطالعاتی در زمینهی تفاوتهای زنان و مردان سرمایهگذاری نمود، مبنای این تحقیقات نقش جنسیت به عنوان متغییری موثر است که در پاییز ۲۰۱۶ به طور رسمی آغاز خواهد شد. سازمان غذا و داروی امریکا ادارهایی مختص سلامت زنان تاسیس نموده تا متضمن حضور زنان در تحقیقات بالینی است و محققان را ترغیب میکند تا متغییر جنسیت را در کارهای خود مد نظر بگیرند.
نقش ما در این میان چیست؟
محققان باید از اعتقاد بر این باور که بدن زنان و مردان تفاوتی با یکدیگر ندارند، دست بر دارند. اما تا آن زمان، شما نیز میتوانید به عنوان بیمار نقش در این قاب داشته باشید.
کلایتون میگوید، هنگامی که پزشکتان دارویی تجویز میکند، از او بپرسید که آیا این دارو بر روی جنس شما، خواه زن هستید خواه مرد، کوتاه یا بلند، چاق یا لاغر، سیاه یا زرد آزمایش شده یا خیر، تا کاملا متوجه همهی جوانب شوید و البته دربارهی عوارض جانبی دارو نیز بپرسید. گرینبرگر توصیه میکند که اگر به اندازهی کافی جسور هستید، از پزشکتان بپرسید که آیا از عملکرد متفاوت دارو بر زنان در مقایسه با مردان آگاه است یا خیر. اگر پس از سوالاتتان با چهرهی متعجب او مواجه شدید، دربارهی ویزیتهای بعدی بیشتر بیاندیشید.
اندرسون میگوید، گرچه کمی احمقانه به نظر میرسد اما اگر جثهی کوچکی دارید، ضرری ندارد که به پزشکتان گوشزد کنید. بله میدانم او شما را که در مقابلش نشستهاید، میبینید. اما اشاره به جثهی کوچکتان احتمالا شما را از عوارض جانبی نسخهایی خطرناک نجات میدهد.
کلایتون معتقد است، زنان نیز باید مسٔولیتهایی را به شخصه بر عهده گیرند: اگر خود ما نخواهیم در تحقیقات بالینی حضور داشته باشیم، نمیتوان فقط محققان را سرزنش نمود، پس در یکی از آنها ثبت نام کنید. با مشارکت در فرایند تحقیق، شما نیز در دانش همگانی سهمی را به خود اختصاص دادهاید. گرچه برخی از این تحقیقات بسیار وقتگیر هستند اما بعضی دیگر فقط مستلزم صرف یکی دو ساعت زمان در روز است. او در ادامه میافزاید که در صورت علاقمندی به سایت تحقیقات بالینی مراجعه نمائید. دستیابی به ابزارهای پیشرفته و گسترش دانش در زمینهی تحقیقات بالینی مستلزم حضور زنان و همهی مردم است.