بازی باعث تقویت رشد هوشی کودکان شده و حافظه, دقت و چالاکی آنها را بالا می برد بازی راه را برای مراوده ها و دوستی بچه ها با همسالان خود باز می کند و باعث می شود بچه ها هم کم کم خود را عضوی از یک گروه تلقی کرده و رفتارهای اجتماعی را بهتر بیاموزند.
بازی های کودکان را به بازی نگیریم
«شغل کودک بهویژه تا قبل از ورود به دبستان، بازی است». این عقیده روانشناسان است، آنها معتقدند بازی جزء لاینفک دوران کودکی است که اهمیت بهسزایی در رشد و پرورش کودکان دارد. بازی نهتنها روی رشد جسمی بچهها تاثیرات مثبتی میگذارد بلکه آنها را برای پذیرش نقشهای بزرگسالی هم آماده و مهیا میکند.
بازی باعث تقویت رشد هوشی کودکان شده و حافظه، دقت و چالاکی آنها را بالا میبرد. بازی راه را برای مراودهها و دوستی بچهها با همسالان خود باز میکند و باعث میشود بچهها هم کمکم خود را عضوی از یک گروه تلقی کرده و رفتارهای اجتماعی را بهتر بیاموزند. بازی تاثیر زیادی در رشد شخصیت فرد دارد و به کودکان کمک میکند تا آمادگی جسمیو روحی لازم را برای مقابله با مشکلات بهدست آورند.
هر چه بازی گستردهتر، پیچیدهتر و اجتماعیتر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار میشود. کودک در حین بازی به کشف دنیای اطراف خود میپردازد و سعی میکند گوشهای از حس کنجکاوی خود را در خلال بازی ارضا کند. بازی، تن و روان کودک را ایمنی میبخشد و مسوولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید به دوش بکشد، به او میآموزد.
کودک با بازی کردن موقعیتی بهدست میآورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارت های زندگی را بیاموزد.
رابرت وایت در مورد بازی میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی میکنند نمیتوان به هیچوجه تلف شده تلقی کرد، اگرچه بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود.
● انواع بازی
چیزهای زیادی در انتخاب نوع بازی کودکان موثر است، چیزهایی مانند فرهنگ، اجتماع، جنسیت، سطح فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده و حتی دین و… یکی از قدیمیترین بازیهای کودکانه بازیهای جسمیهستند.
این بازیها که ممکن است به صورت گروهی و یا انفرادی انجام شود باعث مصرف انرژی اضافی بدن و نجات از خستگی و کسالت کودک میشود و به تبع آن منجر به کاهش رفتارهای ناآرام و توام با پرخاشگری بچهها میشود.
بازیهای تقلیدی هم نوع دیگری از بازیها هستند که کودک در آنها به تقلید از نقشهایی میپردازد که آنها را باور کردهاست. کودک از ایفای این نقشها لذت میبرد و تجربههای جدیدی کسب میکند. بچهها معمولا دوست دارند نقشهای پدر، مادر، خواهر، برادر و دوستان خود را تقلید کنند و در سن دبستان به بازی در نقش معلمشان علاقه نشان میدهند.
البته در سنین بعدی یعنی در دوره نوجوانی از تقلید بزرگسالان دوری خواهند کرد و به تقلید رفتار همسالان میپردازند که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شدن با گروههای اجتماعی و ایفای نقشهای واقعی زندگی.
بازیهای نمایشی هم نوع دیگری از بازیها هستند که در تقلید از بزرگترها از لباس و وسایل مخصوص آنها نیز استفاده میکند، به طور مثال کودکی که لباس مادرش را میپوشد، بچهای که عینک پدرش را به چشم میزند و یا عصای پدربزرگ را در دست میگیرد و سعی میکند مانند او راه برود. زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیرممکن میبیند،
نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادین و از طریق بازی بیان میکند، این بازیها تحت عنوان بازیهای نمادین معرفی میشوند.حتما شما هم در دوران کودکی در حالیکه سوار بر تکهای چوب شدهاید، خود را سوار بر اسب تیز پا تصور کردهاید، این نوع بازیها همان بازیهای نمادینی هستند که روانشناسان معتقدند؛
یکی از بهترین شیوههای بازیهای درمانی محسوب میشوند.
از بازی حتی برای آموزش هم میتوان استفاده کرد تا جایی که یکی از مهمترین ابزارهای آموزش مستقیم و غیرمستقیم کودکان استفاده از وسایل بازی مناسب برای بچههاست. مکعبهای چوبی که کودک با جور کردن و دستهبندی کردن آنها میتواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود وخانه کوچک اسباببازی که میتوان برای آشنا کردن کودک با واقعیتهای موجود زندگی از آن استفاده کرد،
همه و همه بازیهایی هستند که کودک را برای پذیرش نقشهای جدید در آینده آموزش میدهند.
بازیهای آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودکان میشوند، به شرط آنکه سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و او جهت و مسیر آن را تعیین کند.
نوع دیگر بازیها، بازیهای خلاقیتی هستند. کودک از طریق این بازیها و با به وجود آوردن چیزهای جدید فرصتی مییابد تا عقاید و احساساتش را اظهار کند، نقاشی، موسیقی،شن بازی، خمیر بازی، بازی با اعداد و لغات و … از جمله این بازیها هستند.
اگر تحلیل دقیقی روی بازی کودک در خردسالی داشته باشیم، میتوانیم تا حدودی شخصیت او را در بزرگسالی بیابیم؛ خشونت، کمرویی، عصبی بودن، ترس و وحشت و عدم اعتماد به نفس در بزرگسالان جزو مواردی هستند که در بازیهای کودکانه قابل کشف هستند و اگر در همان دوران به کمک کودکان برویم، در بزرگسالی با مشکلات کمتری روبهرو خواهندشد.
● ردپای زندگی مدرن در بازی کودکان
زندگی مدرن و ماشینی امروز فقط بزرگسالان را تحت تاثیر قرار ندادهاست بلکه دنیای کودکان را هم متغییر کرده. بچههای امروز مبحوس در چهار دیواری خانههای شهری کمکم از بازیهای جمعی فاصله میگیرند و در خانوادههای کم جمعیت و پر مشغله قرن بیستم به پای میزهای رایانه پناه میبرند و در دنیای مجازی به جنگ دیوها و آدم بدهای تصویری میروند.
با توجه به زندگی ماشینی امروز و خانههایی که روزبهروز کوچکتر میشوند، نیازمند یافتن بازیهای مناسب در آپارتمانها هستیم، هرچند هیچکدام از این نوع بازیها جایگزین بازی در فضای باز نمیشود.
روانشناسان معتقدند که اثرات بازی در فضای باز به مراتب بیشتر از بازی در فضای بسته است. متاسفانه امروزه دنیای بازیهای کامپیوتری چنان دنیای کودکان را اشغال کرده که از هرگونه بازی فکری و بدنی بازماندهاند. این بازیها اگرچه باعث سرگرمیو گاه آموزشهایی به بچهها میشوند، اما افراط در آنها مانع ارتباط جمعی کودک نیز میشود.
یکی از اثرات بد بازیهای کامپیوتری، چاقی مفرط کودکان است که به علت نشستن مداوم مقابل تلویزیون یا کامپیوتر بهوجود میآید.
بعضی از این بازیهای کامپیوتری که جنبه فکری و سرعت عمل دارند، در زمانهای محدود برای بچهها خوب هستند ولی استفاده بیش از حد از این بازیها نهتنها کمکی به آنها نمیکند بلکه تا حدی باعث عصبی و کمحوصلهشدن کودکان نیز میگردد، به همین دلیل استفاده از این بازیها باید کنترل شده و در زمانهای خاصی باشد.