متاسفانه بسیاری از اوقات آمدن بچه ها به اتاق خواب برای (( کنجکاوی )) ، (( کنترل )) و ((با خبر شدن )) از روابطی است که پدر و مادر با هم دارند.
نزدیک شدن و رفتار کودک نسبت به والدین از جنس مخالف
چون کودک با خودش احساس خوبی ندارد و تصور می کند که موجودی است کثیف ، موجودی است که از محبت و صمیمیت پدر و مادر سوءاستفاده می کند ، موجودی است که به حریم و حقوق دیگران تجاوز می کند ، ولی در عین حال به خاطر حس و احساس خود ، برای خودش هم حقوقی را قائل است.در این ایام است که میتواند نوعی از رقابت ( چه با جنس موافق و چه با جنس مخالف ) ، به گونه های متفاوتی در او رشد پیدا کند.
هستند کسانی که به خاطر آسیبشان در این دوران ، تمام عمرشان نوعی جدال و نوعی درگیری را با جنس موافق دارند ، و یا دوستان خودشان را از جنس مخالف انتخاب می کنند و یا کسانی که اصولا به خاطر اینکه جنس مخالف آنها را گرفتار چنین مسائل و مشکلاتی کرده است ، از او بیزار می شوند و به فکر گرفتن انتقام و رفتار نامناسب با آنها خواهند بود.
بنابراین رفتار بزرگسالی ما برای انتخاب دوست از جنس موافق یا مخالف ، نظر و عقیده ای که در این باره ( درباره ی جنس موافق یا مخالف ) داریم ، میتواند ناشی از اتفاقات و یا افکار و ذهنیاتی باشد که بین ۶ و ۷ سالگی یا حتی کمی قبل از آن ، در ذهن ما گذشته است.
به هر حال کودک در این زمان به صورتی دقیق مواظب رفتار پدر و مادر است ، و با وجودی که ظاهرا ممکن است با پدر و مادر بجنگد و در حالی که ممکن است آرزوهای بد و یا خیال های بدی درباره ی پدر و مادر داشته باشد. و با وجود آنکه ممکن است نسبت به خواهران و برادران ، احساس حسادت و یا خشمی را در خودش رشد دهد ، ولی واقعیت مسئله این است که این فقط چند درصدی از آن احساس بد و آن جدال و جنگی است که او در درون با خودش دارد.
این طوفان و بحران سبب می شود که برخی اوقات کودکان واقعا از زندگی و از واقعیت خودشان را دور نگه دارند ، و زمینه و مقدمه ای برای سردرد ها یا میگرن ها و مایه ای برای مشکلات تنفسی و یا احتمالا عمل مربوط به جذب و هضم و دفع غذا پیدا کنند.
گرفتاری هایی که به عنوان (( بیماری های روان تنی )) می شناسیم ، در این جا به خاطر این باورها ، بیش از هر عامل دیگری خودش را نشان می دهد.
معلوم است که کودک این حسادت و رقابت را به سمت خواهر و برادر خودش می کشاند و در محیط آموزشی و با دوستانش هم آن را پیدا می کند.به همین علت پشت سر گذاشتن این طوفان و بحران برای بچه ها اهمیت ویژه ای دارد ، و پدر و مادر باید با آگاهی تمام و با مهربانی کامل ، این دوران را برای فرزندشان قابل تحمل و قبول کنند ، تا اینکه بتوانند آن را پشت سر بگذارند و با خاطری آسوده وارد مرحله ی بعدی زندگیشان شوند.