طلاق والدین روی فرزندان اثرات منفی متعددی باقی می گذارد. در این مقاله خواهید دید چگونه این اثرات منفی را کاهش دهید تا کودکان شما آسیب نبینند.
چگونه اثرات طلاق بر کودکان را به حداقل برسانیم
هیچ زوجی با این فکر که در چند سال یا حتی چند ماه بعد طلاق خواهد گرفت اقدام به ازدواج نمیکند. طلاق گرفتن برای هر دوی زوجین که قبول کرده بودند که در سختیها و راحتیها در کنار هم بمانند به اندازهی کافی دشوار است. حال تصور کنید که طلاق چه تأثیری بر کودکان خواهد داشت.
هنگامی که والدین تصمیم میگیرند از هم جدا شوند، باید فرزندان خود را از میان مسائل پیچیدهی این تغییر بزرگ در زندگیشان هدایت کنند.
به حداقل رساندن اثرات طلاق بر کودکان باید مهمترین نگرانی والدین باشد. چرا؟ زیرا در اکثر طلاقها این کودکان هستند که بیشتر از والدین رنج میبرند. احساسات و نظرات آنها اغلب کنار گذاشتهشده و کاملاً نادیده گرفته میشوند. نادیده گرفتن تأثیر طلاق بر فرزندانتان اشتباه بزرگی است.
صادق باشید.
حتی اگر پیش روی بچهها دعوا نمیکنید، فکر نکنید که آنها چیزی در مورد این وضعیت نمیدانند. کودکان میتوانند تغییرات در پویایی خانواده را تشخیص دهند. آنها میتوانند چیزهایی را فراتر از آنچه بزرگسالان فکر میکنند قادر به احساس آنها هستند احساس کنند. با فرزندان خود در مورد این که چه چیزی در حال اتفاق افتادن است صحبت کنید.
آنها کاملاً حق دارند که بدانند. با این حال هرگز پیش فرزندانتان در مورد همسرتان شکایت نکرده یا در مورد آنها بدگویی نکنید. علیرغم مشکلاتی که شما به عنوان یک زوج تجربه میکنید به یاد داشته باشید که همسرتان هنوز پدر یا مادر فرزندتان است. فرزندانتان نیاز دارند که همچنان هر دوی شما را دوست داشته و به شما احترام بگذارند.
به فرزندانتان اطمینان دهید که تقصیر آنها نیست.
کودکان نمیتوانند جلوی این فکر که آنها دلیل طلاق بوده یا حداقل در آن نقش داشتهاند را بگیرند. اگر فرزندانتان این مسئله را بیان کردند به آنها بگویید که به هیچوجه دلیل جدایی شما نیستند. دانستن اینکه تقصیر آنها نیست برایشان مهم است.
به آنها اجازه دهید سؤال بپرسند.
کاری کنید که فرزندانتان بدانند که اگر سوالی دارند یا فقط دوست دارند صحبت کنند، میتوانند هر زمانی پیش شما بیایند. آنها باید بدانند که شما مایلید به آنها گوش دهید، چه آنها بخواهند در مورد حقایق چه احساساتشان صحبت کنند،.
بامحبتتر باشید.
به کودکان توجه فیزیکی بیشتری نشان بدهید، مانند نوازش کردن سرشان، بوسیدن گونهی آنها ، یا در آغوش گرفتن غیرمنتظره. کودکان نیاز دارند که احساس کنند که دوست داشته میشوند، نه با هدیه یا پول بلکه بامحبت فیزیکی یا عاطفی به آنها.
زمان بیشتری را با آنها صرف کنید.
دنیای شما در حال از هم پاشیدن است و دنیای فرزندانتان نیز همین طور. اوقاتی را که با آنها سپری میکنید افزایش دهید. فعالیتهایی را پیدا کنید که آنها از انجام دادنشان لذت میبرند و آن فعالیتها را با فرزندانتان انجام دهید. لازم است که لحظات باهم بودن بیشتری داشته باشید تا آنها احساس نکنند که نادیده گرفتهشدهاند.
صبور باشید.
به دلیل چیزی که در حال اتفاق افتادن است، کودکان ممکن است رفتارهایی نامناسبی از خود بروز دهند. ممکن است نمرات آنها به خوبی قبل نباشد. برخی از کودکان در مدرسه یا حتی بیرون دچار مشکل میشوند.
اگر فرزندانتان قبلاً بهانهگیر نبودند، پس شاید منطقی باشد که بگوییم رفتارهای منفی که آنها از خودشان نشان میدهند ممکن است به دلیل وضعیت حاکم در خانه باشد. نسبت به آنها صبورتر باشد. زبانتان را نگهدارید. سعی کنید که از آنها عصبانی نشوید. در عوض آنها را بنشانید و گفتگویی از ته دل داشته باشید.
مشورت کنید.
دبیران فرزندانتان ممکن است متوجه تغییراتی در خلق وخو ، نگرشها، و رفتار فرزندانتان شوند. از دبیران آنها بخواهید که اگر متوجه چیز متفاوتی شدند شما را در جریان بگذارند. با مشاور راهنما در مدرسه صحبت کنید و به دنبال مشاوره باشید. در صورت لزوم فرزندانتان را نزد یک مشاور کودک باصلاحیت ببرید.
طلاق هرگز برای کودکان ساده نیست.
بسیاری از فرزندان طلاق در صورتی که به درستی راهنمایی نشوند، زندگی خودشان در آینده به طلاق خواهد انجامید. اجازه ندهید که درد و رنج طلاق، فرزندانتان را تحت تأثیر قرار دهد. تلاش کنید که تأثیرات جدایی روی فرزندانتان را به حداقل برسانید. تا جایی که میتوانید در این دوران آزاردهنده عشق و همدلی خود را به فرزندانتان نشان دهید.